فهرست
خانه / مقاله‌ها / مارتینگل در فارکس چیست و چگونه از این استراتژی استفاده کنیم؟
مارتینگل در فارکس چیست - بروکر اوتت

مارتینگل در فارکس چیست و چگونه از این استراتژی استفاده کنیم؟

استراتژی مارتینگل یکی از قدیمی‌ترین روش‌های مدیریت سرمایه در دنیای معاملات است؛ روشی که ریشه‌اش به قرن هجدهم در فرانسه برمی‌گردد، جایی که قماربازان برای جبران ضررهای متوالی به ایده‌ی ساده‌ای رسیدند: اگر بعد از هر باخت، مبلغ شرط را دو برابر کنیم، بالاخره یک برد همه ضررها را جبران می‌کند.
در ظاهر، این ایده به طرز وسوسه‌انگیزی منطقی است. هیچ‌کس دوست ندارد ضرر کند، و مارتینگل درست همان نقطه‌ای را هدف می‌گیرد که احساس ترس و امید در انسان تلاقی می‌کنند. اما وقتی پای فارکس به میان می‌آید، این استراتژی دیگر یک بازی ساده روی اعداد نیست؛ بلکه وارد دنیایی می‌شود که در آن روان‌شناسی، نوسانات بازار و قوانین مدیریت ریسک تعیین می‌کنند که مارتینگل شما نجات‌بخش باشد یا ویرانگر.
در ادامه، با مفهوم مارتینگل، نحوه‌ی اجرای آن در بازار فارکس، مزایا، معایب و روش‌های حرفه‌ای برای کنترل ریسک این استراتژی آشنا می‌شوید.

مفهوم روش مارتینگل در معامله

تاریخچه و اصول پایه

ایده‌ی مارتینگل نخستین‌بار در قرن ۱۸ میلادی در بازی‌های شرط‌بندی معرفی شد. پایه‌ی آن ساده است: پس از هر ضرر، مبلغ شرط دو برابر می‌شود تا با یک برد، تمام ضررهای قبلی جبران و یک واحد سود ثابت حاصل شود.
به‌عنوان مثال، فرض کنید با ۱ دلار شروع می‌کنید و می‌بازید. در مرحله‌ی بعد ۲ دلار شرط می‌بندید. اگر باز هم ببازید، ۴ دلار می‌گذارید، سپس ۸ دلار و به همین ترتیب ادامه می‌دهید. در لحظه‌ای که بالاخره برنده شوید، تمام ضررهای قبلی پوشش داده می‌شود و تنها ۱ دلار سود خالص به دست می‌آید. این سیستم در ظاهر بی‌نقص به نظر می‌رسد — مگر اینکه بازار یا سرمایه‌ی شما محدود باشد.
در فارکس، همین منطق با تغییراتی ظریف به کار گرفته می‌شود. معامله‌گر پس از هر ضرر، حجم پوزیشن بعدی (لات سایز) را دو برابر می‌کند تا در زمان برگشت قیمت، نه‌تنها ضرر قبلی جبران شود بلکه کل حساب در سود بسته شود.
اما برخلاف قمار، بازار فارکس هیچ تضمینی برای بازگشت سریع ندارد. همین جاست که مدیریت ریسک و روان‌شناسی معامله‌گر وارد صحنه می‌شوند.

نحوه اعمال مارتینگل در فارکس

در عمل، استراتژی مارتینگل در فارکس معمولاً به‌صورت افزایش حجم معاملات بعد از هر ضرر اجرا می‌شود.
فرض کنید معامله‌گر در EUR/USD یک پوزیشن خرید با حجم ۰.۱ لات باز می‌کند و بازار برخلاف جهت حرکت می‌کند. اگر معامله بسته شود و ضرر کند، در معامله‌ی بعدی حجم را دو برابر، یعنی ۰.۲ لات انتخاب می‌کند.
در صورت ضرر مجدد، ۰.۴ لات، سپس ۰.۸ لات، و همین‌طور ادامه می‌دهد تا زمانی که یک معامله‌ی موفق تمام ضررها را جبران کند.
گاهی مارتینگل با افزودن پوزیشن‌ها در نقاط مشخص (Grid Trading) ترکیب می‌شود تا معامله‌گر بتواند به‌صورت پله‌ای میانگین قیمت ورودی خود را تغییر دهد. این روش به‌ویژه در بازارهای رِنج یا بدون روند کاربرد دارد، جایی که نوسان در محدوده‌های مشخص اتفاق می‌افتد و احتمال بازگشت قیمت بالاست.
اما اگر بازار رونددار شود — مثلاً در زمان اخبار اقتصادی یا تغییرات شدید در نرخ بهره — مارتینگل می‌تواند حساب را در چند معامله‌ی متوالی نابود کند.

تفاوت مارتینگل با سایر استراتژی‌ها

در اغلب استراتژی‌های معاملاتی، تمرکز بر روی کاهش ضررها و حفظ سرمایه است، نه جبران آنها با افزایش حجم.
به‌عنوان مثال، یک استراتژی‌ تریدر منطقی ممکن است شامل تعیین حد ضرر (Stop Loss) ثابت و اندازه پوزیشن متناسب با قانون 1% مدیریت سرمایه در فارکس باشد تا از خطر نابودی حساب جلوگیری کند.
در مقابل، مارتینگل یک استراتژی «تقابلی» است؛ یعنی به‌جای پذیرش ضرر، با افزایش ریسک در پی جبران آن است.
به همین دلیل، بسیاری از معامله‌گران حرفه‌ای آن را تیغ دو لبه می‌دانند — روشی که اگر در زمان و بازار مناسب استفاده شود، می‌تواند بازدهی چشمگیری بدهد، اما در صورت نادیده گرفتن محدودیت‌ها، به سرعت کل سرمایه را از بین ببرد.

مفهوم روش مارتینگل در معامله فارکس - بروکر اوتت

مزایا و معایب مارتینگل

در نگاه اول، استراتژی مارتینگل برای بسیاری از تریدرها شبیه یک میانبر جذاب به‌سمت سود است. در واقع، تنها با یک نگاه به منطقش می‌شود وسوسه شد که «چرا نه؟ وقتی بالاخره بازار برمی‌گردد، همه‌چیز جبران می‌شود!»
اما آنچه مارتینگل را خطرناک می‌کند، تصورِ تضمین بازگشت بازار است — تصوری که در دنیای واقعی فارکس همیشه درست از آب درنمی‌آید.
پیش از قضاوت، بهتر است با هر دو روی این سکه آشنا شویم: پتانسیل و خطر.

مزایا: پتانسیل سود بالا، ساده برای اجرا

  1. سادگی در منطق و اجرا
    مارتینگل بر پایه‌ی یک قانون ساده عمل می‌کند: پس از هر ضرر، حجم را دو برابر کن.
    به همین دلیل، در مقایسه با بسیاری از سیستم‌های پیچیده‌ی تحلیلی، فهم آن برای تازه‌کارها آسان‌تر است.
    نه نیاز به اندیکاتورهای متعدد دارد و نه دانش عمیق تکنیکال؛ کافی است یک جفت‌ارز، جهت احتمالی و سطح ورود انتخاب شود.
  2. پتانسیل سود بالا در بازارهای رِنج (Range)
    در بازارهایی که قیمت بین دو محدوده در نوسان است و روند قوی ندارد، احتمال بازگشت قیمت زیاد است.
    در چنین شرایطی، مارتینگل می‌تواند بسیار مؤثر باشد، زیرا معامله‌گر با افزایش پله‌ای حجم، از همان بازگشت کوچک سود قابل‌توجهی می‌گیرد.
    به‌عنوان نمونه، اگر EUR/USD در محدوده‌ی ۱.۰۸ تا ۱.۱۰ در رفت‌وبرگشت باشد، چند پله مارتینگل می‌تواند در نهایت تمام ضررها را پوشش داده و سود ثابتی به همراه داشته باشد.
  3. سود تدریجی و بدون نیاز به پیش‌بینی دقیق
    برخلاف استراتژی‌هایی که نیاز به تشخیص جهت دقیق بازار دارند، مارتینگل تنها به بازگشت نسبی قیمت متکی است.
    حتی اگر تحلیل تکنیکال یا بنیادی اشتباه از آب دربیاید، احتمال جبران ضرر در یکی از پله‌های بعدی وجود دارد — به‌ویژه در بازارهایی که حرکات تصادفی زیادند.

اما درست همان‌جایی که این مزایا جذاب به‌نظر می‌رسند، دام مارتینگل پنهان است.

معایب: ریسک زیاد، نیاز به سرمایه بالا

  1. ریسک تصاعدی و خطر کال‌مارجین
    هر بار که حجم معامله دو برابر می‌شود، ریسک حساب هم به‌صورت نمایی افزایش می‌یابد.
    اگر مثلاً با ۰.۱ لات شروع کنید، پس از ۷ ضرر متوالی، حجم شما به ۱۲.۸ لات رسیده است — یعنی بیش از ۱۲۸ برابر معامله‌ی اول!
    در چنین وضعی حتی یک حرکت کوچک خلاف جهت می‌تواند کل حساب را نابود کند. همین است که مارتینگل در نگاه حرفه‌ای‌ها «سیستمِ تا زمان مرگ حساب» نام گرفته.
  2. نیاز به سرمایه‌ی زیاد و مارجین بالا
    برای اجرای واقعی مارتینگل باید سرمایه‌ای کافی داشته باشید تا چندین پله ضرر را تحمل کنید.
    در حساب‌های کوچک، حتی ۵ معامله‌ی پیاپیِ زیان‌ده می‌تواند مارجین آزاد را تمام کند و حساب را به کال‌مارجین بکشاند.
    به همین دلیل، بسیاری از معامله‌گران تازه‌کار در همان مراحل ابتدایی سرمایه‌شان را از دست می‌دهند.
  3. وابستگی به شرایط بازار
    مارتینگل در بازارهای آرام و نوسانی عملکرد قابل قبولی دارد، اما در زمان انتشار اخبار مهم یا شکل‌گیری روندهای قوی، کاملاً بی‌دفاع می‌شود.
    به‌عنوان مثال، تغییرات شدید نرخ بهره یا داده‌های تورمی ممکن است قیمت را برای روزها در یک جهت هل دهند؛ در چنین وضعی، حتی افزایش پله‌ای حجم نمی‌تواند جلوی ضرر را بگیرد، چون بازار اصلاً قصد برگشت ندارد.
  4. تأثیر روانی شدید بر تریدر
    تصور کنید سه بار پشت‌سرهم ضرر کرده‌اید و حالا باید حجم معامله را دو برابر کنید. آیا واقعاً آرامش دارید؟
    مارتینگل نه‌تنها از نظر مالی، بلکه از نظر روانی نیز فشار زیادی وارد می‌کند. ترس از ضرر بعدی می‌تواند باعث تصمیم‌های احساسی، بستن زودهنگام پوزیشن‌ها یا حتی قطع کامل استراتژی شود.

در نهایت، مارتینگل همان‌قدر که می‌تواند ابزار جبران ضرر باشد، می‌تواند عامل نابودی حساب نیز شود.
نکته‌ی کلیدی این است که اگر قصد استفاده از آن را دارید، باید بدانید چگونه با مدیریت ریسک هوشمندانه از تبدیل شدنش به فاجعه جلوگیری کنید — موضوعی که در بخش بعدی به‌صورت گام‌به‌گام بررسی می‌کنیم.

نکات حرفه‌ای و مدیریت ریسک

در ظاهر، استراتژی مارتینگل شاید مانند یک مسیر مستقیم به‌سوی سود به‌نظر برسد، اما در عمل، بدون کنترل دقیق ریسک، این مسیر می‌تواند به پرتگاهی ختم شود که حساب معاملاتی را در چند قدم نابود می‌کند.
حقیقت این است که مارتینگل نه دشمن معامله‌گر است و نه ناجی او؛ همه‌چیز به نحوه‌ی استفاده از آن بستگی دارد.
در این بخش، به نکات حرفه‌ای می‌پردازیم که می‌تواند مرز بین موفقیت و شکست در این استراتژی باشد.

تعیین سقف ضرر: جایی برای توقف

یکی از بزرگ‌ترین اشتباهاتی که معامله‌گران تازه‌کار در مارتینگل مرتکب می‌شوند، نداشتن «مرز توقف» است. یعنی هیچ‌وقت نمی‌دانند چه زمانی باید زنجیره‌ی دوبرابر کردن حجم را متوقف کنند.
در حالی که تریدرهای حرفه‌ای از ابتدا، سقف ضرر یا تعداد حداکثر پله‌ها را مشخص می‌کنند. مثلاً تصمیم می‌گیرند حداکثر تا ۵ پله ضرر پیش بروند و در صورت شکست در پله‌ی پنجم، کل سری را ببندند. این تصمیم، اگرچه ممکن است باعث از دست رفتن بخشی از سرمایه شود، اما مانع از نابودی کامل حساب می‌شود. همان‌طور که در مدیریت مالی می‌گویند: بازنده‌ی هوشمند، همیشه فرصت بازگشت دارد.

استفاده در حساب دمو قبل از واقعی

هیچ استراتژی‌ای — حتی ساده‌ترین آن — بدون آزمایش در حساب دمو نباید وارد میدان واقعی شود. مارتینگل به‌دلیل ماهیت پرریسکش، بیش از هر روش دیگری نیاز به تمرین در شرایط شبیه‌سازی‌شده دارد.
در حساب دمو، می‌توانید رفتار استراتژی را در سناریوهای مختلف (روندی، رنج، اخبار اقتصادی) بررسی کنید و ببینید در کدام شرایط بیشترین بازده و کمترین ریسک را دارد. این کار نه‌تنها به شما درک واقعی از ریسک می‌دهد، بلکه باعث می‌شود هنگام اجرای مارتینگل در حساب واقعی، واکنش‌های احساسی‌تان کنترل‌شده‌تر باشد.
به یاد داشته باشید: تفاوت حساب واقعی و دمو فارکس فقط در پول نیست، در روان‌شناسی تصمیم‌گیری است.
وقتی پای پول واقعی وسط است، حتی یک دکمه‌ی «Buy» می‌تواند استرس‌زا باشد. پس بهتر است با تمرین ذهنی و فنی، خود را برای این موقعیت‌ها آماده کنید.

ترکیب با قوانین مدیریت سرمایه مانند قانون 1%

اگر مارتینگل را مانند آتش در نظر بگیریم، قانون ۱٪ همان خاموش‌کننده‌ای است که جلوی آتش‌سوزی را می‌گیرد.
طبق قانون ۱٪ مدیریت سرمایه در فارکس، هیچ معامله‌ای نباید بیش از ۱٪ از کل موجودی حساب را در معرض ریسک قرار دهد. با رعایت این قانون، حتی اگر چند معامله‌ی مارتینگل پشت‌سرهم به ضرر ختم شوند، حساب شما از بین نخواهد رفت.
برای اجرای ایمن‌تر مارتینگل، برخی تریدرها به‌جای دو برابر کردن حجم، از نسبت‌های تدریجی‌تر استفاده می‌کنند — مثلاً افزایش ۵۰٪ در هر پله. به این ترتیب، فشار روی مارجین و روان معامله‌گر کمتر می‌شود، در حالی‌که منطق جبران ضرر همچنان حفظ می‌شود.
همچنین بهتر است از مارتینگل فقط در حساب‌هایی استفاده کنید که برای ترید روزانه فارکس در نظر گرفته‌اید، نه در حساب‌های بلندمدت یا سرمایه‌گذاری.
چراکه نوسانات روزانه، فضای مناسب‌تری برای بازیابی قیمت فراهم می‌کنند و ریسک تجمعی کمتری نسبت به معاملات چندروزه دارند.

نگاه حرفه‌ای به مارتینگل

تریدر حرفه‌ای هیچ‌گاه به مارتینگل به‌عنوان «راه سریع پولدار شدن» نگاه نمی‌کند. بلکه آن را ابزاری می‌بیند که فقط در شرایط خاص و با کنترل دقیق ریسک می‌تواند مفید باشد. گاهی از مارتینگل برای هج (hedge) موقعیت‌های باز یا به‌عنوان بخشی از یک سیستم خودکار در ربات فارکس استفاده می‌شود تا در محدوده‌های مشخص، معاملات پله‌ای انجام شود.
در این حالت، تریدر با ترکیب مارتینگل و الگوریتم‌های تحلیلی، سیستم هوشمندتری می‌سازد که نه‌تنها به ضررها واکنش می‌دهد، بلکه شرایط بازار را هم در نظر می‌گیرد. اما حتی در این سناریو نیز، هیچ تضمینی برای موفقیت مداوم وجود ندارد؛ تنها چیزی که می‌تواند از حساب شما محافظت کند، نظم و پایبندی به مدیریت ریسک است.
در بخش بعدی، سراغ موضوعی می‌رویم که برای بسیاری از تریدرها حیاتی است: اگر مارتینگل برای شما بیش از حد خطرناک است، چه جایگزین‌های کم‌ریسک‌تری وجود دارد؟

نکات حرفه‌ای استراتژی مارتینگل - بروکر اوتت

جایگزین‌های کم‌ریسک‌تر مارتینگل

واقعیت این است که مارتینگل می‌تواند هیجان‌انگیز باشد، اما هیچ استراتژی‌ای نباید آرامش ذهن معامله‌گر را قربانی کند. اگر احساس می‌کنید کنترل ریسک در مارتینگل برایتان دشوار است، نگران نباشید — جایگزین‌هایی وجود دارند که منطق رشد تدریجی سود را حفظ می‌کنند، اما فشار و ریسک را تا حد زیادی کاهش می‌دهند.

استراتژی‌های ثابت سرمایه (Fixed Fractional)

در این روش، معامله‌گر به‌جای دو برابر کردن حجم پس از هر ضرر، درصد ثابتی از سرمایه را در هر معامله ریسک می‌کند.
به‌عنوان مثال، اگر تصمیم بگیرد در هر پوزیشن فقط ۲٪ از کل سرمایه را وارد کند، حتی پس از چند باخت متوالی، حجم معاملات به‌صورت کنترل‌شده کاهش می‌یابد، نه انفجاری. مزیت این روش در پایداری آن است:
سودها و ضررها به‌تدریج روی هم انباشته می‌شوند، بدون اینکه حساب در معرض سقوط ناگهانی قرار گیرد.
به‌علاوه، اجرای این مدل ساده است و به‌راحتی می‌تواند با هر نوع استراتژی تحلیلی یا الگوریتمی ترکیب شود.
در واقع، روش ثابت سرمایه نقطه‌ی مقابل مارتینگل است: در مارتینگل با ضرر، ریسک را افزایش می‌دهید؛ در روش ثابت، با ضرر، ریسک کاهش می‌یابد. همین تفاوت کوچک، در بلندمدت تأثیر بزرگی بر بقای حساب دارد.

روش‌های ترکیبی با ترند تریدینگ

اگرچه مارتینگل ذاتاً بر پایه‌ی بازگشت قیمت (mean reversion) بنا شده، می‌توان آن را با ترند تریدینگ (Trend Trading) ترکیب کرد تا تعادل میان ریسک و پاداش حفظ شود. در این رویکرد، حجم معاملات تنها زمانی افزایش می‌یابد که روند اصلی بازار در جهت پوزیشن فعلی باشد.
به‌عبارت دیگر، معامله‌گر نه پس از هر ضرر، بلکه در جهت روندِ تأییدشده حجم را افزایش می‌دهد. این روش که گاهی به آن پرامارتینگل (Anti-Martingale) نیز گفته می‌شود، برخلاف نسخه‌ی کلاسیک، به‌جای دنبال‌کردن ضرر، سود را دنبال می‌کند.
فرض کنید در GBP/USD وارد یک معامله خرید شده‌اید و بازار در حال صعود است. در هر مرحله‌ای که بازار ۵۰ پیپ به نفع شما حرکت می‌کند، ۵۰٪ حجم جدید اضافه می‌کنید. در نتیجه، ریسک شما روی سودهای انباشته سوار می‌شود، نه روی ضررهای قبلی.
این ساختار هوشمندانه باعث می‌شود در روندهای قوی سود تصاعدی بگیرید، و در صورت برگشت بازار، فقط بخشی از سود از بین برود، نه کل سرمایه.

چرا معامله‌گران باتجربه به سراغ نسخه‌های تطبیقی می‌روند؟

در سال‌های اخیر، بسیاری از تریدرهای الگوریتمی و طراحان ربات فارکس، نسخه‌های تعدیل‌شده‌ای از مارتینگل را در سیستم‌های خود جای داده‌اند. در این نسخه‌ها، حجم و فواصل بین معاملات بر اساس نوسانات (Volatility) یا شاخص‌هایی مانند ATR تنظیم می‌شوند.
به این ترتیب، ربات فقط زمانی حجم را افزایش می‌دهد که بازار وارد فاز بازگشتی یا نوسانی مشخصی شده باشد.
این ترکیب باعث می‌شود منطق جبران ضرر حفظ شود، اما احتمال کال‌مارجین به‌شدت کاهش یابد. در نهایت، هدف اصلی هر سیستم باید نه سودهای بزرگ لحظه‌ای، بلکه دوام در بازار باشد؛ و دوام، بدون کنترل ریسک، ممکن نیست.

جمع‌بندی

مارتینگل در فارکس یکی از آن استراتژی‌هایی است که می‌تواند هم الهام‌بخش باشد و هم هشداردهنده. در بهترین حالت، ابزاری است برای جبران ضرر و حفظ سود در بازارهای نوسانی. در بدترین حالت، می‌تواند حساب شما را به‌سرعت خالی کند.
اگر تصمیم دارید از مارتینگل استفاده کنید، ابتدا یاد بگیرید چگونه با قوانین سخت‌گیرانه‌ی مدیریت سرمایه، تمرین در حساب دمو، و پایبندی به حد ضرر، از خطرهای آن در امان بمانید. و همیشه به یاد داشته باشید: در فارکس، بقا مهم‌تر از بردن است.
در بروکر اوتت انواع حساب‌های معاملاتی در نسخه‌های واقعی و دمو عرضه می‌شوند که می‌توانید بر اساس سیک و استراتژی خود، آن‌ها را انتخاب کنید.

سوالات متداول 

آیا مارتینگل برای مبتدیان توصیه می‌شود؟

خیر. مارتینگل به‌دلیل ماهیت پرریسک خود، برای تریدرهای مبتدی مناسب نیست. اگر هنوز در حال یادگیری مفاهیم پایه‌ای مانند مدیریت سرمایه، تحلیل تکنیکال و روان‌شناسی معامله‌گری هستید، بهتر است ابتدا با روش‌های کم‌ریسک‌تر مانند Fixed Fractional یا پرامارتینگل کار کنید. پس از کسب تجربه کافی، می‌توانید در حساب دمو به‌صورت آزمایشی از مارتینگل استفاده کنید.

حداقل سرمایه برای استفاده از مارتینگل چقدر است؟

پاسخ دقیق بستگی به تعداد پله‌ها و اندازه‌ی اولیه‌ی لات دارد. اما به‌صورت عمومی، اگر سرمایه‌ی شما کمتر از ۵۰۰۰ دلار باشد، اجرای مارتینگل کلاسیک (با دو برابر کردن حجم در هر ضرر) می‌تواند بسیار خطرناک باشد. برای حساب‌های کوچک‌تر، باید حجم اولیه را به‌شدت کاهش داد یا از نسخه‌های تعدیل‌شده استفاده کرد.

آیا می‌توان مارتینگل را با اکسپرت خودکار استفاده کرد؟

بله، اما با احتیاط زیاد. بسیاری از ربات‌های فارکس در بازار بر اساس منطق مارتینگل طراحی شده‌اند، اما در واقع تفاوت زیادی میان نسخه‌های حرفه‌ای و ساده وجود دارد. ربات‌های حرفه‌ای معمولاً دارای فیلترهای روند، محدودیت پله‌ها، و توقف خودکار در شرایط نوسان شدید هستند. پیش از اجرای هر ربات مارتینگل، حتماً آن را در حساب دمو تست کنید و تنظیمات مارجین، حد ضرر و توقف اضطراری را بررسی کنید.

تفاوت مارتینگل با سیستم‌های ریسک ثابت چیست؟

در سیستم‌های ریسک ثابت، میزان ریسک در هر معامله از پیش تعیین‌شده و مستقل از نتایج معاملات قبلی است. اما در مارتینگل، هر باخت باعث افزایش حجم معامله‌ی بعدی می‌شود. به همین دلیل، مارتینگل رشد سریع‌تر سود را ممکن می‌کند ولی خطر نابودی حساب را نیز چند برابر افزایش می‌دهد. از طرف دیگر، سیستم‌های ریسک ثابت رشد آهسته‌تر اما پایدارتری دارند و برای تریدهای بلندمدت و حساب‌های کوچک مناسب‌ترند.

ثبت دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. فیلدهای الزامی علامت گذاری شده اند *